به گزارش مشرق، از دریای مدیترانه شرقی تا دریای سیاه؛ آنچه که مشاهده میکنیم افزایش تحرکات آمریکا در این بستر آبی است؛ تحرکاتی که از نظر بسیاری از کارشناسان اقدامی علیه منافع ترکیه و با هدف محاصره روسیه در منطقه است. اما از طرفی، توسعه روابط آنکارا و مسکو بعد از کودتای نافرجام ۲۰۱۶ خشم واشنگتن را در پی داشته است. تحریم ترکیه در چارچوب قوانین کاتسا از سوی آمریکا و مخالفت با درخواست ترکیه برای حضور در پروژه اف -۳۵ از اقدامات واشنگتن برای تنبیه آنکارا بود.
اما نکته قابل تأمل افزایش حضور آمریکا در دریای سیاه و اهمیت پیدا کردن این دریا همانند دریای چین برای این کشور است. این در حالی است که دریای سیاه به عنوان دریای صلح شناخته میشد و هیچگاه و تحت هیچ شرایطی حتی در دوره جنگ سرد نیز مرکز تنش میان دولتها نبوده است!
با هدف بررسی دلایل افزایش تحرکات آمریکا و ناتو در دریای سیاه گفتگویی را با «تورکر ارترک»، دریادار بازنشسته ارتش ترکیه و کارشناس نظامی انجام داده ایم که در ادامه از نظر میگذرد:
با نگاهی اجمالی به رفتارهای اخیر آمریکا در مقابل ترکیه میتوانیم دریابیم که یکی از مهمترین نگرانیهای واشنگتن، نزدیک تر شدن رابطه آنکارا- مسکو است. آمریکا چرا تا این حد مخالف افزایش همکاری ترکیه و روسیه است حال آنکه آنکارا بی توجه به روابط خود با آمریکا هم نبوده است؟
دلیل این موضوع را در دو بُعد میتوان تحلیل کرد. اولین دلیل سیاست حزب حاکم ترکیه یعنی حزب «عدالت و توسعه» و دیگری رفتار آمریکا است. آمریکا در حال رقابت با روسیه است و این کشور میخواهد قدرتی تک قطبی در نظم جهانی باشد. از طرفی، دولت ترکیه از روابط خود با روسیه به عنوان برگ برنده مقابل آمریکا استفاده میکند. سیاست آمریکا در خاورمیانه در راستای ایجاد خاورمیانه بزرگ، ترکیه را به اتخاذ چنین تصمیمی واداشته است.
همچنین دولت کنونی ترکیه نتوانسته روابط گستردهای با کشورهای عربی و اسلامی ایجاد کند و من فکر میکنم وجود یک دولت لائیک میتوانست نتیجه بهتری در روابط ترکیه با این کشورها داشته باشد.
آنچه در ماههای اخیر در دریای سیاه شاهد آن هستیم تحرکات آمریکا در این بستر دریایی است، همین موضوع موجب تنش میان روسیه و ناتو شده است. این در حالی است که حتی در دوره جنگ سرد نیز ما شاهد تنش نظامی در دریای سیاه نبودیم و از این دریا به عنوان دریای صلح یاد میشد. اما اکنون از نظر کارشناسان، دریای سیاه همانند دریای چین جنوبی برای آمریکا اهمیت فراوانی پیدا کرده است. رزمایش روسیه از یک سو و ورود ناوگان آمریکایی به دریای سیاه از سوی دیگر، تداوم این تنش را نشان میدهد. از نگاه شما، دلیل تحرکات آمریکا در دریای سیاه چیست؟
اخیراً در نشستهای ناتو، دولتهای روسیه و چین به عنوان مهمترین تهدید برای غرب مطرح شدند. برای همین آمریکا سیاست محاصره و مهار را علیه چین و روسیه دنبال میکند. آمریکا برای اینکه قدرت تک قطبی در نظم جهانی ایجاد کند در تلاش است از بالتیک تا دریای سیاه یک حلقه محاصره علیه مسکو ایجاد کند. واشنگتن میخواهد دریای سیاه را تبدیل به بستر رقابتی میان دولتها کند. برای همین آمریکا مخالف توافق «مونترو» است زیرا این توافق را محدودیتی بزرگ برای اعزام کشتیهای جنگی به دریای سیاه میداند. شرایطی که در دریای سیاه وجود دارد در دیگر دریاها مشاهده نمیشود زیرا ورود و حضور شناورهای کشورهای مختلف به این عرصه آبی باید در چارچوب توافق «مونترو» باشد. دریای سیاه در گذشته به عنوان دریای صلح نیز عنوان میشد زیرا ترکیه به عنوان تنها کشور حاشیه این دریا، عضو ناتو بود. اما اکنون شماری از کشورها (در محیط پیرامونی این دریا) عضو ناتو هستند (و شماری هم مایل به عضویت در این پیمان هستند) و روسیه در مقابل ناتو تنها مانده است. برای همین، آمریکا میخواهد توافق مونترو را نقض و آنکارا را به عنوان متحد ناتویی خود در چنگ داشته باشد. اگرچه ترکیه میخواهد همچنان عضو ناتو بماند اما عضویت احتمالی اوکراین و گرجستان علیه منافع ترکیه خواهد بود. البته تحرکات آمریکا در دریای سیاه شرایط ترکیه را هم متضرر خواهد کرد. در دوره جنگ سرد شاهد تنش در دریای سیاه نبودیم اما حالا شاهد افزایش تعداد ناوهای جنگی در دریای سیاه هستیم که این نتیجه مطلوبی برای آنکارا در پی نخواهد داشت و ترکیه نباید سیاست خود را همراه با آمریکا کند.
آیا سیاست آمریکا در دریای سیاه تکمیل کننده سیاست این کشور در دریای مدیترانه است؟
هیچ شکی نداشته باشید که سیاست آمریکا در مدیترانه شرقی ادامه سیاست این کشور در دریای سیاه است. برای نمونه، آمریکا در منطقه ایندوپاسیفیک در تلاش است تا چین را از بخش جنوبی محاصره کند و این محاصره سیاسی علیه چین از کشورهای ویتنام، مالزی، اندونزی، فلیپین، تایوان، ژاپن و تا کره پیش میرود یعنی سیاست آمریکا در شرق دریای چین و جنوب دریای چین همانند سیاست تکمیلی این کشور در دریای مدیترانه و دریای سیاه است. آمریکا در حال سو استفاده از اختلافات دریایی چین با ویتنام، ژاپن و دیگر کشورها است.
البته حضور آمریکا و ایجاد برخی پایگاهها در برخی جزایر مدیترانه شرقی اقدامی علیه دولت ترکیه نیز هست اما حزب حاکم این مساله را اقدامی علیه خود نمی بیند و یا در ظاهر واکنشی نسبت به تحرکات واشنگتن در دریای مدیترانه نشان نمیدهد زیرا خواهان حمایت غرب در انتخابات ۲۰۲۳ ریاست جمهوری ترکیه است حال آنکه این اقدام موجب به خطر افتادن منافع ملی ترکیه خواهد شد. آنچه در رفتارهای اخیر حزب حاکم مشاهده میشود تلاش برای تداوم حیات سیاسی خود در جامعه ترکیه است. در حقیقت زمزمههای این حزب در خصوص انجام عملیات برون مرزی نیز با هدف به دست آوردن رأی بیشتر در انتخابات آتی ترکیه است.
با این تفاسیر آیا برنامه ریزی اخیر ترکیه برای آغاز عملیات در خاک سوریه جنبه تبلیغاتی برای حزب عدالت و توسعه دارد؟
به طور کلی میزان محبوبیت حزب حاکم ترکیه به علت مسائل اقتصادی ریزش بسیاری داشته است برای همین نیاز به یک اقدام برون مرزی دارد. متأسفانه بعد از جنگ داخلی سوریه که بنده به عنوان جنگ نیابتی امپریالیستها تحلیل میکنم؛ ترکیه سیاست اشتباهی را اتخاذ کرد. اکنون در مرزهای کشورمان با سوریه شاهد حضور آمریکا و دیگر کشورها هستیم و ترکیه برای انجام عملیات نیاز به توافق با این دولتها دارد. بسیاری از کشورها سیاست خود را در مقابل دولت سوریه تغییر دادهاند اما ترکیه همچنان در حال مقابله با دولت بشار اسد است در حالی که باید میز مذاکره میان سوریه و ترکیه برقرار باشد زیرا امنیت سوریه به معنای امنیت ترکیه، عراق و حتی ایران است.